Web Analytics Made Easy - Statcounter

کارشناس فوتبال کشورمان گفت: باید چندسال فوتبال را در رده ملی و بزرگسال تعطیل کنیم و پس از اینکه نسل فعلی به پایان کارش رسید، بار دیگر به شکل اصولی از رده نونهالان کارمان را شروع کنیم.

به گزارش مشرق، علی اصغر مدیرروستا در خصوص حذف تیم ملی امید از انتخابی المپیک، اظهار داشت: پایه و اساس فوتبال ما نسبت به فوتبال روز دنیا ضعیف است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تیم‌های پایه کشورمان ضعیف عمل می‌کنند. نفراتی به درجات بالا می‌رسند که از نظر فنی و تکنیکی ضعف دارند. در نهایت ماحصل آن به تیم بزرگسالان ما لطمه می‌زند.

* برخی با معرفی ۳ بازیکن ادعای سرمربیگری تیم ملی را دارند

وی افزود: اگر نسل بازیکنان فعلی تیم بزرگسالان کنار بروند، با مشکلی بدتر از تیم امید روبرو می‌شویم. اگر فکر اساسی نکنیم و از مربیان خوب و کارآمد دنیا برای تیم‌های پایه استفاده نکنیم، دچار مشکل بزرگی می‌شویم. مربیان پایه ما واقعا ضعیف کار می‌کنند. نگاه نکنید برخی افراد می‌آیند و ۳ بازیکن را معرفی می‌کنند. این آمار را هم کارنامه می‌دانند و مدعی هستند باید سرمربی یک تیم ملی پایه شوند! درحالیکه در دنیا اینطور نیست. اتفاقاتی در فوتبال پایه ما رقم می‌خورد که از مسائل فنی به دور است. زیرساخت‌های فوتبال ما ضعیف است حتی بزرگسالان ما نیز زمین تمرین خوبی ندارند.

* با این وضعیت فوتبال ایران مانند برمه می‌شود

کارشناس فوتبال کشورمان تصریح کرد: مدتی قبل هم گفتم اگر از نظر سخت افزاری و فنی به داد فوتبال نرسیم، مربیان خوب و سطح بالا را برای رده پایه به کشور نیاوریم، مانند برمه می‌شویم! این تیم هم سال‌ها در سطح آسیا عناوین متعددی به دست آورد اما الان چیزی ندارد و جزو تیم‌های رده ۶-۵ قاره است. اگر فدراسیون فکر اساسی نکند، شیب افول فوتبال ما خیلی تندتر می‌شود. باید چندسال فوتبال را در رده ملی و بزرگسال تعطیل کنیم و پس از اینکه نسل فعلی به پایان کارش رسید، بار دیگر به شکل اصولی از رده نونهالان کارمان را شروع کنیم.

* عنایتی را هم سوزاندیم

مدیرروستا درمورد نقش رضا عنایتی در ناکامی تیم امید، گفت: او بازیکن بزرگی بوده اما در مربیگری تجربه کافی ندارد. عنایتی را هم سوزاندیم. نمی‌دانم برای انتخابش ارتباطات دخیل بود یا مطالعات اما باید اجازه می‌دادیم ۴-۳ سال دیگر تجربه به دست آورد و سپس سرمربیگری جوانان و امید را به او بدهیم.

* هرکس جای عنایتی بود حذف می‌شدیم

وی عنوان کرد: البته هرکسی سرمربی تیم‌های ملی ما شود، همین بساط را خواهیم داشت. اگر در مرحله اول حذف نشویم، در مرحله بالاتر حذف می‌شویم. نمی‌توانیم غیراصولی به موفقیت برسیم. شاید یک بار اتفاقی بیفتد و به فینال یک تورنمنت برسیم اما از فوتبال آسیا عقب هستیم. اگر فدراسیون فکر اساسی نکند، در آینده نزدیک به یک‌ تیم درجه ۲ در این قاره تبدیل می‌شویم.

* مدافعی که راحت دریبل می‌خورد را در حد رئال مادرید بزرگ می‌کنیم

مهاجم اسبق تیم ملی عنوان کرد: الان وضعیت دفاع تیم‌های ملی ما را ببینید. نفراتی را در فوتبال بزرگ کرده و گزارشگران ما جوری صحبت از یک مدافع می‌کنند که ظاهرا باید او در رئال مادرید بازی کند. درحالی که نفرات تیم‌های مقابل به راحتی از همین مدافعان عبور کرده و چندین بار با دروازه‌بان ما تک به تک می‌شوند. همین امروز هم برخی رسانه‌ها همچنان برای چنین بازیکنانی مطلب می‌زدند تا گناهشان را بپوشانند. مثلا می‌گویند تکنیک یا استیل فلانی به یار مقابلش چربید اما تمام این تبلیغات سوء به ضرر فوتبال ما و خود بازیکن است.

* با یک معذرت‌ خواهی همه چیز تمام می‌شود!

مدیرروستا در پاسخ به این سوال که امیر قلعه‌نویی بارها از کادرفنی تیم امید حمایت و اعلام کرد حتی اگر این تیم ناکام هم شود، باید حمایت‌ها را ادامه داد و حالا آیا او نیز به عنوان یکی از عاملان انتخاب عنایتی باید پاسخگوی حذف تیم امید باشد یا خیر، گفت: خود قلعه‌نویی عنایتی را پیشنهاد داده و باید از این مربی حمایت کند. کار خاصی هم انجام نمی‌دهد. وظیفه‌اش است پشت او بایستد. مرام و مسلک کار این را می‌گوید. پاسخگویی هم در فوتبال ایران معنی ندارد. چند روز درمورد حذف تیم امید بحث و در نهایت با یک معذرت‌ خواهی همه چیز تمام می‌شود. بار دیگر پرونده این تیم را تا چهار سال دیگر می‌بندند. باید فکر اساسی کرد و اصلا نباید کار ما به کارت زرد بکشد.

* ازبکستان از ما جلو افتاد، با فانتوم هم به کره جنوبی و ژاپن نمی‌رسیم

مدیرروستا تاکید کرد: فوتبال ازبکستان از ما جلو زده است. ایران با فانتوم هم به ژاپن و کره‌جنوبی نمی‌رسد اما اگر فکر اساسی نکنیم، با همین ارتباطات نابود خواهیم شد.

* آنگولا و بلغارستان هیچ چیز به ما اضافه نکردند

وی درمورد بازی‌های اخیر تیم‌ملی مقابل بلغارستان و آنگولا، عنوان کرد: مقطعی از کی‌روش انتقاد می‌کردیم که برای تیم‌ ملی حریفان ضعیف انتخاب می‌کند تا آمار خودش را بالا ببرد. الان هم با جدایی او این اتفاق بر سر مربیان خودمان آمده است. بلغارستان و آنگولا حریفی در حد تیم ملی نبودند و هیچ چیز به ما اضافه نکردند.

درست است برخی دوستان می‌گویند همین ۲ دیدار نیز بهتر از این است که بازی نکنیم اما باید کارگروهی در فدراسیون شکل بگیرد که از همین الان برای جام جهانی حریفان قوی انتخاب کنند نه اینکه ۳ روز یا یک هفته مانده به مسابقات دنبال این باشند کدام تیم بازی ندارد و تیم ملی را به مصاف همان بفرستند.

* به المپیک که نرفتیم، جام جهانی را هم نمی‌خواهیم

مهاجم اسبق تیم ملی تصریح کرد: باید برخی افراد و مربیان از فوتبال ما بروند. مهدی تاج اگر واقعا به فکر فوتبال است باید برای چهار سال آینده برنامه‌ریزی اصولی کند. از المپیک که بازهم حذف شدیم. نمی‌خواهیم تیم به جام جهانی بعدی برود، خواهش می‌کنم ۵-۴ سال اساسی کار کنید تا پس از این مدت شاهد نتایج خوبی باشیم.

* برخی مربیان با استفاده از واژه انگلیسی دنبال نمایش و لقب دکتر نباشند

مدیرروستا گفت: متاسفانه برخی مربیان ما اصطلاحات انگلیسی را در تلویزیون خوب به کار می‌برند. هرکسی هم آنها را از دور ببیند، می‌گوید آلمان و ایتالیا را ۳ بر صفر می‌برند. انگلیسی بلد بودن خیلی خوب است اما نباید شو اجرا کنیم و دنبال این باشیم به ما در تمرینات بگویند دکتر. به جایش در زمین کار یاد بدهیم تا بازیکنان موارد فنی که با آن اصلاحات انگلیسی همخوانی دارد، در زمین بازی اجرا کنند.

منبع: فارس

منبع: مشرق

کلیدواژه: قیمت امیر قلعه نویی المپیک پاریس رضا عنایتی علی اصغر مدیرروستا لیگ برتر تیم ملی امید خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت فوتبال ما فکر اساسی تیم امید تیم ملی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۹۵۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشیمانم!

مهاجرت‌های ناموفق هنرمندان و سلبریتی‌ها، سابقه‌ای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفه‌ای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرت‌هایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.

به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتاب‌زده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش می‌رسد. اخیرا صحبت‌های اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.

مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرت‌آموز را در بر می‌گیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غرب‌زدگی در ایران، طی سال‌های اخیر به شکل‌گیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرت‌کنندگان هم علنی نمی‌شود و به گوش مردم نمی‌رسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.

اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار می‌گیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل می‌گیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر می‌دهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست می‌دهد و از سوی دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر می‌شود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت می‌کنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهم‌ترین نمونه‌های فرجام مهاجرت‌های عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتی‌ها که فکر می‌کردند گروهی از مردم می‌توانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونت‌آمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که می‌خواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامی‌های داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بن‌بستی گرفتار می‌بیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانه‌های حرف‌هایش، تلویحا می‌پذیرد که تحت تاثیر جنگ‌های روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمع‌های خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری می‌کرد. مروری بر صحبت‌های این بازیگر نشان می‌دهد که وی روزگار خوبی را سپری نمی‌کند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیت‌های فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آن‌ها را، با لحنی حسرت‌بار، مرور می‌کند. 
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا می‌کند.
مهم‌تر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری هم‌صنفان خود را با جامعه‌ای بسیار محدود تاخت می‌زند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانه‌های افسردگی می‌شود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره می‌شود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخ‌نژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتی‌هایی که مهاجرت کرده‌اند هم به هر بهانه‌ای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست داده‌اند، حرف می‌زنند و آرزو می‌کنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخ‌نژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد می‌توانستند از مواهب توجه عمومی بهره‌مند باشند. حمید فرخ‌نژاد در مصاحبه‌ای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاری‌اش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش می‌گذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمی‌شد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دهه‌ها از مهاجرتشان می‌گذرد نیز می‌شود. مروری بر واکنش‌های خواننده‌های لس‌آنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی می‌کند و تقریبا هیچ‌یک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمی‌دهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پل‌های پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، می‌تواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • راه یافتگان جشنواره پرده‌خوانی و نقالی رضوی معرفی شدند
  • پرسپولیس در دو گروه تمرین کرد ، وضعیت مبهم بیرانوند برای بازی با سپاهان
  • تعطیلی پنجشنبه یا شنبه ؛ توقف در بدیهیات
  • وضعیت مصدومان سپاهان قبل از دیدار با پرسپولیس
  • پشیمانم!
  • (ویدئو) متروی پرند تعطیل شد؟
  • تمرین استقلال تعطیل شد
  • انتقاد تند اتاق اصناف به تعطیلی پنجشنبه‌ها؛ خودتحریمی بزرگ در کمین ایران
  • احتمال محرومیت نمایندگان لالیگا از حضور در رقابت‌های اروپایی
  • ‏‬زورآزمایی «شنبه» و «پنجشنبه» بر سر تعطیلی